خبرگزاری میز نفت:
به گزارس میز نفت، رئیسجمهور تازه انتخابشده آمریکا، دونالد ترامپ، هفته گذشته اعلام کرد که ممکن است اولین سفر خارجی خود را به عربستان سعودی انجام دهد، در حالی که طبق سنت، رؤسایجمهور آمریکا معمولاً اولین سفر دیپلماتیک خود را به بریتانیا اختصاص میدهند.
او در دوره قبلی خود نیز این سنت را شکسته و اولین سفر خود را به ریاض انجام داده بود. ترامپ افزود که اگر بتواند با پادشاهی عربستان به توافق تجاری به ارزش ۴۵۰ تا ۵۰۰ میلیارد دلار دست یابد، بار دیگر از سنت معمول فاصله خواهد گرفت.
تلفن بین ترامپ و محمد بن سلمان
پیش از این اظهارنظر، تماس تلفنی میان رئیسجمهور تازه تحلیفشده آمریکا و ولیعهد عربستان سعودی، محمد بن سلمان، انجام شده بود. در این تماس، بن سلمان قول داد که تجارت با آمریکا را گسترش داده و طی چهار سال آینده ۶۰۰ میلیارد دلار یا حتی بیشتر در اقتصاد آمریکا سرمایهگذاری کند. این موضوع نشان میدهد که سفر برنامهریزیشده ترامپ به عربستان به احتمال زیاد عملی خواهد شد.
خانواده ترامپ از دیرباز در عربستان سعودی منافع اقتصادی داشتهاند. سازمان ترامپ در حال برنامهریزی برای ساخت هتلهایی در این کشور است، شرکای تجاری سعودی در حال پیشبرد پروژههای گستردهای با این سازمان در سایر کشورها هستند، و جارد کوشنر، داماد رئیسجمهور، تاکنون سرمایهگذاریهایی به ارزش حدود ۲ میلیارد دلار از صندوق سرمایهگذاری عربستان دریافت کرده است.
حاکمان ریاض که تجربه گستردهای در سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی دارند و از آنها برای نفوذ سیاسی بهره میبرند، بهسرعت با ریاستجمهوری جدید ترامپ همراه شدهاند و به احتمال زیاد این روند را ادامه خواهند داد. آنها قصد دارند با استفاده از این فرصت، جایگاه اقتصادی و دیپلماتیک خود را در واشنگتن گسترش دهند و موقعیت خود را در منطقه و جهان تقویت کنند.
ترامپ به دنبال احیای توافق ابراهیم
از سوی دیگر، ترامپ مشتاق است تا جایگاه منطقهای عربستان سعودی را تقویت کند، بهویژه از طریق احیای توافق عادیسازی روابط بین ریاض و تلآویو. این توافق پیش از جنگ با حماس روی میز بود، اما دولت بایدن نتوانست آن را نهایی کند.
دولت جدید آمریکا این توافق را بهعنوان راهحلی بالقوه برای چندین مسئله مهم خاورمیانه، از جمله درگیری اسرائیل و فلسطین و جنگ در غزه، میبیند. در روزهای اخیر، به نظر میرسد پیشرفتی در این زمینه حاصل شده و سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به واشنگتن این هفته ممکن است بر این موضوع متمرکز باشد.
در همین حال، همگرایی منافع بین ریاض و واشنگتن، که ناشی از تمایل مشترک آنها برای تقویت روابط است، همزمان با روندی دیگر در خاورمیانه رخ میدهد: افول ایران و محور شیعی که این کشور رهبری میکرد، همراه با تضعیف برخی از مهمترین گروههای همسو با آن.
افول ایران و گروههای نیابتیاش
از زمان آغاز طوفان الاقصی، حماس بیشتر رهبران خود را از دست داده، تواناییهای نظامیاش بهشدت کاهش یافته، ذخایر سلاحهایش تمام شده و غزه ویران شده است، بدون اینکه مسیری مشخص برای بازسازی داشته باشد.
حزبالله در لبنان ضربهای سخت متحمل شده، اعضای کادرش کشته شده و قدرت سیاسیاش کاهش یافته است. در سوریه، حکومت بشار اسد - متحد ایران - سرنگون شده و حتی در عراق، تلاشهایی برای محدود کردن حشد الشعبی در حال انجام است.
این تحولات قدرت و نفوذ ایران را در سراسر منطقه کاهش دادهاند. جمهوری اسلامی که با بحرانهای عمیق اقتصادی و چالشهای اجتماعی داخلی دستوپنجه نرم میکند، شاهد تضعیف نیروهای نیابتیاش بوده است.
در همین حال، گمانهزنیهایی مطرح است که ترامپ ممکن است سیاست فشار حداکثری علیه ایران را دوباره اعمال کند، اگرچه این سیاست هنوز اجرایی نشده است.
ورود عربستان به خلأ قدرت منطقهای
بازیگران جدیدی در حال شکلدهی به آینده منطقه هستند. اسرائیل، البته، یکی از آنهاست، اگرچه عمدتاً در حوزه نظامی دارای مزیت نسبی است. سایر بازیگران کلیدی شامل مصر و قطر هستند که برای نفوذ در غزه پس از جنگ رقابت میکنند، و ترکیه که با حمایت از گروههای شورشی کنترل سوریه را در دست گرفته و نفوذ خود را گسترش داده است.
عربستان سعودی نیز در حال استفاده از این فرصت است. این کشور بهدنبال استفاده از افول محور شیعی برای تبدیل شدن به یک قدرت پیشرو منطقهای است، این بار در رأس یک بلوک سنی که اهداف و منافع آن ممکن است بهشدت با تهران متفاوت باشد.
روابط جدید سوریه و عربستان
پس از پنج دهه حکومت خاندان اسد، سوریه اکنون تحت کنترل تحریر الشام که تحت حمایت ترکیه است، قرار دارد. با این حال، اولین سفر وزیر امور خارجه جدید سوریه نه به آنکارا، بلکه به ریاض انجام شد.
اسعد حسن الشیبانی، وزیر خارجه جدید سوریه، در عربستان اعلام کرد که "ما بهدنبال گشایش فصلی جدید و روشن در روابط سوریه و عربستان هستیم." او همچنین خواستار لغو تحریمهای بینالمللی علیه سوریه شد.
نفوذ عربستان در لبنان
در کنار سوریه، عربستان در لبنان نیز دست بالا را پیدا کرده است. پس از شکست حزبالله در جنگ با اسرائیل و کشته شدن حسن نصرالله، لبنان سرانجام موفق شد رئیسجمهوری جدیدی انتخاب کند: جوزف عون، که با حمایت عربستان و کشورهای غربی به این مقام رسید.
انتخاب عون و انتصاب نواف سلام به نخستوزیری، که بدون حمایت حزبالله و امل صورت گرفت، نشان داد که نفوذ ایران در لبنان کاهش یافته است. بهدنبال این تغییرات، فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان، برای اولین بار در ۱۵ سال گذشته به لبنان سفر کرد.
اسرائیل چه باید بکند؟
از منظر اسرائیل، افزایش نفوذ عربستان در لبنان و سوریه فرصتی طلایی محسوب میشود. این کشور میتواند از همکاری با ریاض برای کاهش نفوذ ایران و گروههای نیابتیاش استفاده کند. همزمان، اسرائیل باید بهدنبال عادیسازی روابط با عربستان باشد.
بهطور کلی، تقویت عربستان سعودی در منطقه بسیار مطلوبتر از سناریوی نفوذ مجدد ایران یا سایر بازیگران رادیکال، نظیر قطر و ترکیه است. اسرائیل باید دیپلماسی را در تعامل با ریاض در اولویت قرار دهد و از شرایط موجود برای بهبود جایگاه منطقهای خود استفاده کند.
از آنجا که این مسیر با سیاستهای ترامپ نیز همسو است، اسرائیل میتواند از این فرصت به نفع خود بهرهبرداری کند.
منبع: هیوم
منبع:
خبرگزاری میز نفتاین خبر به صورت اتوماتیک جمع آوری شده است در صورتی که منافاتی با قوانین دارد لطفا از طریق صفحه تماس با ما گزارش دهید.