خبرگزاری میز نفت:
به گزارش میز نفت ، محمدمجتبی ولدآبادی، کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با عنوان «نفت، محور مقاومت اقتصادی در برابر تحریمها» به بررسی «طرح سیاستی بر اساس تأکید رهبر انقلاب بر جایگاه راهبردی نفت» پرداخته و نوشته است: در دیدار رهبر انقلاب اسلامی با اعضای هیئت دولت، ایشان بار دیگر بر جایگاه راهبردی نفت در اقتصاد کشور تأکید کردند.
تاکید رهبر انقلاب بر اهمیت تولید نفت
رهبر انقلاب ضمن اشاره به اهمیت این بخش حیاتی و با توجه مسئله تولید نفت فرمودند: «تولید نفت با اهمیتی که در اقتصاد کشور دارد [که معلوم است] تولید پایینی است». همچنین ایشان درباره صادرات نفت تأکید کردند: «در باب صادرات نفت هم البته ما نیاز به تحرک بیشتری داریم؛ یعنی مسئله تعدد مشتری و تنوع مشتری در باب نفت، مسئله مهمی است که بایستی انشاءالله دنبال بشود».
سخنان رهبر انقلاب حاوی دو پیام اصلی است. نخست، ضرورت افزایش تولید نفت و دوم، گسترش و تنوعبخشی به مشتریان در صادرات نفت. چنین تأکیدی در فضای کنونی کشور و منطقه معنایی روشن دارد. بهویژه در شرایطی که تنشها با آمریکا و رژیم صهیونیستی رو به افزایش است و نفت همچنان یکی از مؤلفههای کلیدی قدرت اقتصادی و سیاسی ایران محسوب میشود. در واقع رهبر انقلاب با اشاره به اهمیت نفت، بر این نکته تأکید دارند که تقویت ظرفیتهای تولید و صادرات نفت نه فقط برای رشد اقتصادی بلکه برای مصونسازی اقتصاد ملی از فشار تحریمها و حفظ توان دفاعی کشور ضروری است.
در ادامه، با بررسی اثر تحریمهای دولت آمریکا بر میزان فروش نفت ایران و میزان موفقیت آن، پیشنهادهای سیاستی جهت توسعه فروش نفت ایران ارائه شده است.
سیاست فشار حداکثری و ناکامی تحریمهای نفتی ترامپ
بررسی تجربه تحریمهای نفتی آمریکا در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، اهمیت سخنان رهبر انقلاب را دوچندان میکند. ترامپ از نخستین روزهای حضورش در کاخ سفید سیاست فشار حداکثری را علیه ایران فعال کرد و با امضای یادداشتی رسمی، هدف خود را «به صفر رساندن فروش نفت ایران» اعلام نمود. در هشت ماه ابتدایی دولت او دوازده بسته تحریمی علیه شبکه فروش نفت ایران اعمال شد. تمرکز این تحریمها بر سه محور اصلی بود. نخست، پالایشگاههای کوچک چینی موسوم به تیپاتها؛ دوم، ترمینالهای نفتی چین و سوم، نفتکشهای بزرگ حامل نفت ایران.
با وجود این فشار گسترده، گزارشهای موسسات رصد تجارت و ترانزیت انرژی نشان میدهد که صادرات نفت ایران در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن کاهش چشمگیری نداشته است. هرچند ایران برای حفظ بازار خود تخفیفهایی ارائه کرد، اما مسیر صادرات همچنان فعال ماند و حتی کانالهای تازهای برای فروش ایجاد شد. این مسئله نشان میدهد که ساختار فروش نفت ایران نسبت به گذشته پیچیدهتر، منعطفتر و مقاومتر شده است.
در آمریکا نیز نهادهای فکری و گروههای فشار ضدایرانی همچون بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD)، مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS)، شورای آتلانتیک، مؤسسه یوآنی (اتحاد علیه ایران هستهای) و شورای روابط خارجی آمریکا (CFR)، به بررسی دلایل ناکامی این تحریمها پرداختند. این مراکز ضمن اذعان به اثرگذاری محدود سیاست فشار حداکثری، دو پیشنهاد اصلی مطرح کردند. نخست، تشدید و تسریع اعمال تحریمها و دوم، افزایش فشار بر چین برای توقف خرید نفت از ایران. با این حال، اجرای هیچیک از این دو گزینه نتیجه مورد انتظار آمریکا را به همراه نخواهد داشت.
چراکه از یک سو شبکه فروش نفت ایران توانسته است خود را با شرایط جدید وفق دهد و با بازطراحی مسیرهای انتقال و فروش، ضربه تحریمها را خنثی کند. همچنین، افزایش بیش از اندازه دامنه تحریمها عملا موجب شکلگیری انگیزه جمعی در میان بازیگران جهانی برای دور زدن تحریمها میشود. از سوی دیگر در خصوص گزینه دوم نیز، شرایط سیاسی و اقتصادی جهان به سود آمریکا پیش نمیرود. همزمان با تشدید تحریمهای نفتی، روابط واشنگتن و پکن درگیر جنگ تجاری و تعرفهای شد و فضای بیاعتمادی میان دو کشور افزایش یافته است. در چنین وضعی، چین دیگر تمایلی به همراهی با سیاستهای ضدایرانی آمریکا ندارد و خرید نفت از ایران را ادامه میدهد. به این ترتیب، برخلاف اهداف اعلامی ترامپ، ایران توانسته است در سختترین شرایط نیز صادرات نفت خود را حفظ کند. مجموعه این تحولات نشان دهنده آن است که سیاست فشار حداکثری نتوانسته ایران را از درآمدهای نفتی محروم کند.
پیشنهادهای سیاستی برای مصونسازی فروش نفت از تحریمها
اگرچه تجربه سال جاری نشان داده است که تشدید تحریمها تاکنون نتوانسته به کاهش قابل توجه حجم فروش نفت ایران منجر شود، با این حال هزینههای این مسیر افزایش یافته است. از جمله این هزینهها میتوان به افزایش میزان تخفیفها، هزینههای حملونقل، بیمه و دور زدن تحریمها اشاره کرد که در مجموع بخشی از درآمد نفتی کشور را کاهش داده است. در کنار این مسئله، تحولات جدید در بازار جهانی انرژی نیز میتواند تهدیدات تازهای برای صادرات نفت ایران ایجاد کند.
مقایسه فروش نفت ایران به چین بر اساس آمار پایگاه ورتکسا در هفت ماهه ابتدائی سال 2024 و 2025
با تشدید تحریمهای غرب علیه روسیه و محدود شدن دسترسی مسکو به بازار هند، این نگرانی وجود دارد که مازاد نفت روسیه به سمت بازار چین سرریز شود. در چنین شرایطی، رقابت در بازار چین افزایش یافته و خریداران نفت ایران ممکن است دست به خرید محدودتری از ایران بزنند. از این رو، سیاست تنوعبخشی به مشتریان نفتی که رهبر انقلاب بر آن تأکید کردند، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا میکند و باید بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی سیاست انرژی کشور دنبال شود. در همین راستا، مجموعهای از راهکارهای سیاستی برای حفظ و تقویت تابآوری صادرات نفت ایران در برابر تحریمها قابل طرح است که در ادامه اشاره خواهد شد.
1. حضور فعال در بازار فرآوردههای نفتی
یکی از مسیرهای موثر برای متنوعسازی مشتریان، ورود به بازار فرآوردههای نفتی است. بخش قابلتوجهی از نفت خام ایران میتواند پس از تبدیل به فرآورده (مانند گازوئیل، بنزین، نفتا و...) به بازارهای مختلف عرضه شود. تحریم و رهگیری تجارت فرآوردههای نفتی بسیار دشوارتر از نفت خام است. زیرا معاملات در مقیاسهای کوچکتر انجام میشود و منشأ کالا بهسادگی قابل شناسایی نیست. از سوی دیگر، بسیاری از کشورها به دلایل گوناگون از جمله نوسازی پالایشگاهها، کمبود سرمایه یا تعمیرات طولانیمدت، ظرفیت پالایشی استفادهنشده دارند. این مسئله میتواند فرصتی برای ایران فراهم کند تا از طریق قراردادهای پالایشی (Processing Agreement) نفت خود را در این کشورها فرآوری کرده و به شکل فرآورده صادر کند.
در این نوع قراردادها، پالایشگاه میزبان هزینههای فرآوری را دریافت کرده یا بخشی از محصول نهایی را بهعنوان دستمزد خود نگه میدارد. کشورهایی مانند روسیه (با بیش از یک میلیون بشکه ظرفیت پالایشی بلااستفاده)، نیجریه (500 هزار بشکه)، ترکمنستان (150 هزار بشکه)، ترکیه (100 هزار بشکه) و آفریقای جنوبی (70 هزار بشکه) میتوانند در اولویت این همکاریها قرار گیرند. این مدل علاوه بر کاهش ریسک تحریم، به توسعه دیپلماسی انرژی ایران نیز کمک خواهد کرد.
2. ایجاد مخازن استراتژیک ذخیره نفت در چین
یکی از چالشهای مهم در شرایط تحریم، سرگردان ماندن محمولههای نفتی بر روی آب است. این وضعیت نهتنها هزینههای حملونقل و بیمه را افزایش میدهد، بلکه ریسک رهگیری اطلاعاتی توسط آمریکا را نیز بالا میبرد. از این رو پیشنهاد میشود ایران بهجای نگهداری نفت در نفتکشهای شناور، مخازن ذخیرهسازی در خاک چین ایجاد یا اجاره کند. وجود چنین مخازنی چند مزیت اساسی دارد. کاهش دسترسی اطلاعاتی و نظارتی آمریکا به محمولهها، افزایش سرعت عرضه به مشتریان چینی، و حفظ تداوم درآمد نفتی کشور در صورت بروز بحرانهایی مانند انسداد تنگه هرمز یا افزایش تنشهای منطقهای.
به همین منظور، پیشنهاد میشود ایران مخازن ذخیره با ظرفیت معادل یک تا دو ماه فروش نفت را در بنادر چین اجاره یا خریداری کرده و بخشی از محمولههای صادراتی را بهصورت پیشدستی در این مخازن بارگیری کند. این اقدام میتواند بهعنوان سپر اقتصادی و امنیتی در برابر هرگونه تهدید دریایی عمل کند.
3. پاسخ بازدارنده به تهدیدات دریایی
اگرچه تاکنون تحریمها نتوانستهاند جریان صادرات نفت ایران را متوقف کنند، اما تسلط دریایی آمریکا و متحدانش در مسیرهای حساس مانند تنگه مالاکا همچنان یکی از تهدیدات بالقوه است. در دولت ترامپ، گزینه توقیف محمولههای نفتی ایران چندین بار مطرح شد، اما نگرانی از واکنش متقابل ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز مانع اجرای آن شد. حفظ این بازدارندگی فعال اهمیت حیاتی دارد. هرگونه تهدید یا اقدام خصمانه در مسیر انتقال نفت باید با پاسخی سریع، متناسب و قاطع مواجه شود تا اطمینان حاصل گردد که هزینه هرگونه تعرض به منافع ایران بسیار سنگین خواهد بود. استمرار این رویکرد میتواند یکی از مؤثرترین ابزارها برای جلوگیری از اقدامات ماجراجویانه آمریکا و رژیم صهیونیستی در حوزه انرژی باشد.
انتهای پیام/
منبع:
خبرگزاری میز نفتاین خبر به صورت اتوماتیک جمع آوری شده است در صورتی که منافاتی با قوانین دارد لطفا از طریق صفحه تماس با ما گزارش دهید.